اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر بهبود سازگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعی

این پژوهش با هدف مطالعه اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر بهبود سازگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعیانجام پذیرفت. پژوهش حاضر، کاربردی و ازنوع شبه آزمایشی (به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه­ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه­ی دانش آموزان مقطع دبیرستان،مدارس شهرستان تربت حیدریه در سال تحصیلی 94-95 بود.افراد نمونه­ی مورد مطالعه (40N=) با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند و از آزمودنی ها خواسته شد تا پرسشنامه های راهنمای پرسشنامه مهارت های اجتماعی نوجوانان(ایندر بیکزن و فوستر 1992) و پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران را تکمیل نمایند. برای گروه آزمایش، آموزش مهارت حل مساله به مدت 8 جلسه انجام شد. پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، مجدداً از هر دو گروه خواسته شد تا پرسشنامه­های مذکور را تکمیل کنند و سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و نحلیل شد.

نتایج:نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که هشت جلسه آموزش مهارت حل مساله باعث بهبودی سازگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعی در گروه آزمایش شده است. مبتنی بر یافته­ها می­توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت مساله به طور کلی می­تواند منجر به تغییر و بهبودی سازگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعی گردد.

کلیدواژه­ها: حل مساله،سازگاری بین فردی،روابط موثر اجتماعی

مقدمه:

با توجه با اینکه انسان موجودی اجتماعی است و برای زیستن از همان ابتدای زندگی ناگزیر به همکاری با همنوعان خود می باشد، چرا که نیازهای بشری موجب می گردد که فرد با کمک و همیاری دیگران موانع و مشکلات را از پیش پای خود بردارد و روز به روز زندگی را به سمت کمال پیش ببرد. در واقع اجتماعی بودن، در متن خلقت و آفرینش انسان پی ریزی شده است. ( ستوده  ، ۱۳90 )

انسان در اجتماع زاده می شود و باید در اجتماع زندگی کند و در مراحل رشد و تکامل خود نحوه تعامل با محیط اجتماعی خود را یاد بگیرد تا بتواند به سازگاری مطلوب نایل آید. شخص در بسیاری از شئون اجتماعی خود، با سایر افراد جامعه در رابطه و فعل و انفعال مداوم قرار دارد و باید برای ادامه حیات و تأمین حوائج خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای رسیدن به هدفهای مشترک تشریک مساعی کند (واتسون و تاپ، 2000).

در واقع می توان گفت که (۱) انسان به تنهایی نمی تواند نیازهای خویش را فراهم کند. (۲) خطراتی که انسان را تهدید می کند موجب می گردد که فرد به دیگران  پناه ببرد . درنتیجه در اجتماع، فرد رفتار و اعمال خود را نسبت به دیگران و در ارتباط با آنان تنظیم می کند. ولی حتی در حالت تنهایی، نیز فرد رفتار و اعمال خود را با معیار قضاوت دیگران می سنجد و ارزیابی می کند ( ستوده، ۱۳90 ).

سازگاری اجتماعی بر این ضرورت متکی است، که نیازها و خواسته های فرد با منافع و خواسته های گروهی که در آن زندگی می کند هماهنگ و متعادل شود و تا حد امکان از برخورد و اصطکاک مستقیم و شدید با منافع و ضوابط گروهی جلوگیری به عمل آید ( اسلامی نسب،‌۱۳88 )

امروزه با وجود مشکلاتی که در ارتباطات و روابط بین فردی برای افراد وجود دارد پرداختن به بهداشت و امنیت روانی آن ها به ویژه سازگاری بین فردی و و روابط اجتماعی لازم به نظر می رسد .

بیان مساله:

اصطلاح رشد و تکامل به معنای یک رشته تغییرات پیشرفتی است که در نتیجه نضج و تجربه پیدا می شود.یا به گفته یکی از روانشناسان رشد و تکامل متضمن تغییر کیفی است. یعنی رشد و تکامل تنها افزایش قد واصلاح توانایی یک فرد نیست،بلکه فرایند پیچیده ای از در هم آمیختگی ساخت ها و کنش های متعدد است. هدف تغییرات رشد و تکاملی این است که اشخاص را به سازگاری با محیط اجتماعی قادر سازند(شعاری نژاد ،1383).انسانها بنا به طبیعت موجوداتی اجتماعی هستند .افسانه ها،فیلمها،نمایشها و شعرهای بی شماری دلالت بر آن دارند که خوشبختی و ناامیدی و احساس بدبختی ما،در ارتباطات ما معنی می شوند. بخش عمده ای از رضایت در کارها،بازی و زندگی خانوادگی به کیفیت روابط با دیگران بستگی دارد. بنا به تعریف ارتباط موثر جریانی است که طی آن دو یا چند نفر به تبادل اندیشه ها،نظرها،باورها و خواستهای خود می پردازند و این عمل را از طریق کلام و نمادهای غیر کلامی که برای طرفین ارتباط معنای مشترکی دارد،انجام می دهند.بنابراین میتوان فهمید انسانها در سایه ارتباط های خویش،به ارضای نیازهای روحی و روانی خویش می اندیشند(فتحی،1384).اشخاصی که از سازگاری شخصی و اجتماعی خوبی برخوردارند فرصت هایی خواهند داشت که رغبت ها وخواسته هایشان را به شیوه های مطلوب و رضایت بخش اظهار نمایند و با هنجارهای پذیرفته جامعه همنوایی کنند.

سازگاری به معنای توانایی سازش با تجربه های زندگی به صورت کارامد،و به معنی خاص عبارتست از توانایی لذت بردن از روابط بین شخصی پاداش برانگیز و کار کردن به گونه ای که هدف های شخص را ارضا کند(آزاد، 1387).روانشناسان سازگاری فرد را در مقابل محیط مورد توجه قرار داده و خصوصیاتی از شخصیت را به هنجار تلقی کرده اند که به فرد کمک می کند تا خود را با جهان پیرامون سازگار کند،و با دیگران در صلح و صفا زندگی و در جامعه جایگاهی کسب نماید. در این میان سازگاری اجتماعی انعکاسی از تعامل فرد با دیگران،و رضایت از نقش های خود و نحوه عملکرد در نقشهاست که به احتمال زیاد تحت تاثیر شخصیت،فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد سازگاری اجتماعی معمولا در اصطلاحات نقشهای اجتماعی،عملکرد نقش ، درگیر شدن با دیگران و رضایت با نقش های متعدد مفهوم سازی شده است. عواملی چون عوامل پزشکی، تربیت و اختلالات عاطفی و هیجانی،ارپی و محیطی و اجتماعی بر سازگاری اجتماعی موثر است(حاج عبدالهی،1388).در روانشناسی سازگاری فرایندی کم و بیش آگاهانه فرض می شود که بر پایه آن فرد با محیط طبیعی،اجتماعی ویا فرهنگی انطباق می یابد. این انطباق مستلزم آن است که فرد خود را تغییر داده یا این که فعالانه تغییراتی در محیط ایجاد نماید و در نتیجه هماهنگی لازم بین فرد و محیط ایجاد شود.چاپلین سازگاری را تغییر در فعالیت ها به منظور فائق آمدن بر موانع و ارضای نیازهای خود تعریف می کند .وی سازگاری را نوعی حل مسئله می داند که در آن ارگانیسم یا فرد نیازی دارد که نمی تواند با روشهای قبلی بر آورده کند(زارعی،1390) چندین عامل برسازگاری تاثیر می گذارند ،که شیوه های تفکر و یا سبک تفکر اشخاص یکی از انهاست.تفکر عملی ذهنی است و زمانی مطرح می گرددکه انسان با مسئله ای مواجه است و خواستار حل آن است. در این هنگام در ذهن تلاشی  برای حل  مسئله آغاز میگردد که این تلاش ذهنی را ، تفکر می نامند.فعالیت برای حل مسئله از مراحلی تشکیل شده است که از تعریف مسئله به طور شفاف،روشن و ملموس آغاز می گردد و باپیدا کردن راه حلهایی برای مسئله ادامه می یابد و با به کار گیری عملی بهترین راه حل و یافتن جواب نهایی به پایان می رسد.تفکر تحلیلی،تفکر انتقادی،اجرایی،تفکر راهبردی و تفکر جانبی انواع روشهای تفکری می باشند.البته هر یک از روشهای تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آنها،قسمتی ازفرایند حل مسئله با موفقیت طی می شود. تفکر برتر تفکری است که از بهترین روشها به حل مسئله برسد(مجتهدی، 1387).حل مسئله و آفرینندگی فرایندها یا جریانهای اصلی تفکر هستند. در تعریف مسئله باید گفت: وقتی که یاد گیرنده با موقعیتی روبرو می شود که نمی تواند از طریق استفاده از اطلاعات و مهارتهایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت به سرعت پاسخ دهد،با مسئله ای روبروست.بنا به گفته گانیه(1970)در حل مسئله صرفا کاربرد اصول یا قوانین از پیش آموخته شده نیست،بنابراین دانستن اطلاعات مفاهیم و اصول به تنهایی برای حل مسئله کافی نیست،بلکه یادگیرنده باید برای حل مسئله،با ترکیب اصول و اطلاعات از پیش آموخته شده،راههای تازه ای را کشف کند.

فرایند حل مسئله زمانی پایان می یابد که ان موقعیت دیگر برای فرد استرس زا نباشد و یا کمترین استرس را در بر داشته باشد.مهارت حل مسعله به ما یاد می دهد که در رویارویی بادشواریها بر خود مسلط باشیم،واکنش های هیجانی نشان ندهیم،بلافاصله تصمیم نگیریم،به همه راه حل های موجود فکر کنیم و مناسب ترین انها را انتخاب کنیم و به اجرا در اوریم(صمیمی اردستانی،1386).

مهارت حل مسأله، وسيله مفيدي براي مقابله با مشكلات موقعيتي است و به صورت فرايندي رفتاري تعريف شده است كه به صورت رفتاري يا شناختي انواع پاسخ هاي بالقوه مؤثر به موقعيت مشكل آفرين را ارائه مي كند و احتمال انتخاب مؤثرترين پاسخ را از ميان اين راه حل هاي مختلف افزايش مي دهد (هاگا و همكاران1 ، 2005).

از بسياري جهات مي توان آموزش مهارت حل مسأله را كمك به فرد براي ايجاد يك ” آمايه ي يادگيري” تلقي كرد و به اين ترتيب احتمال مقابله مؤثر فرد با طيف گسترده اي از موقعيت ها را افزايش داد. در اين عرصه مي توان آموزش مهارت حل مسأله را شكلي از آموزش كنترل خود يا استقلال دانست. تفاوت اساسي اين دو در اين است كه در شيوه حل مسأله جنبه هاي اساسي تكنيك ( يعني شيوه هاي حل مسأله) بدون آگاهي قبلي از مؤثرترين پاسخ انجام مي پذيرد، در صورتي كه در روش معمولي كنترل خود، آن پاسخي كه بايد كنترل شود قبلاً انتخاب شده است ( گلد فريد و مرباوم 3، 2008).

هدف اصلي شيوه حل مسأله تعيين مؤثرترين بديل است كه مي توان به دنبال آن از ساير عمليات كنترل شخصي جست تا مراجع به عمل كردن در مسيري كه برگزيده شده است برانگيخته شود و به آن ادامه دهد. بنابراين مهارت حل مسأله به مرحله حياتي اوليه اي در فرايند كلي تر كنترل خود بدل مي شود كه اغلب با عبارت هايي از قبيل ” استقلال، ” شايستگي” و “اتكاي به نفس” توصيف مي شود (ديويسون و گلد فريد، 2001، ترجمه احمدي علون آبادي، 1391).

در عرض سي سال گذشته جهودا4 ( 2005، به نقل از دابسون ، 2009) استدلال كرد توانايي حل مسأله بعنوان يك ملاك در تعريف بهداشت رواني در نظر گرفته شده است. جهودا و همكارانش همچنين استدلال كردند كه نقايص در توانايي حل مسأله، ممكن است همراه با ناسازگاري و آسيب شناسي رواني باشد.

اين فرضيه در سال هاي اخير گسترش بيشتري يافته و در چندين مطالعه همبستگي و آزمايشي مورد تأييد قرار گرفته است ( دزوريلا، 1986؛ فيليپز، 1978 ؛ اسپيواك و همكاران1 1976؛ مكانيك 2 ، 1974، 1970، به نقل از دابسون، 2009).

مقابله با شرایط یا حوادث در زندگی نیز یکی از جنبه های حل مسئله است. مقابله نوعی تلاش است که فردبرای کاهش دادن یا برطرف کردن هیجان و تنش یا برای حل یک مشکل انجام میدهد مقابله ها به دو دسته تقسیم می شوند:1.مقابله هیجان مدار همانطور که از نامش پیداست این مقابله نوعی برخورد احساسی و هیجانی با مشکل است. فرد تلاش خاصی برای حل مشکل به روش منطقی انجام نمی دهد،بلکه سعی می کند تنها از نظر هیجانی،خود را آرام کند.

2.مقابله مسئله مدار در ایننوع مقابله فرد به حل مشکل فکر می کند،برنامه ریزی می کند،ازیک دوست با تجربه یا یک مشاور کمک می گیرد و کتاب و مجله می خواند تا اطلاعات بیشتری دریافت کند.همه این روشها جزو مقابله مسئله مدار هستند و به حل مشکل منجر می شوند. با توجه به اینکه مشکلات روزمره عموما بارهیجانی دارند،به کار گیری توام روشهای هیجان مدار و مسئله مدار ضروری است. به عبارت دیگر در عموم مشکلات جاری روش هیجان مدار به فرد کمک می کند تا هیجانهای مزاحم و مخرب را کنترل نماید و با بکار گیری روش مسئله مدار و اصول منطقی آن به حل مشکل بپردازد.اصولا کسب مهارتهای زندگی بطور کلی و مهارت حل مسئله به طور خاص،برای این است که فرد با جامعه سازگاری بیشتری داشته باشد. فردی که با مسائل روزمره گرفتاری دارد،آنها را خوب بررسی نمی کند،سریع و ناگهانی تصمیم می گیرد،ممکن است در همان آغاز شکست بخورد و دچار بحران شود.چنین فردی راه حل های نامناسب و غیر کارآمد را به کار می برد و قطعأ در روابط خود با دیگران مشکل پیدا می کند. بسیاری از مشکلات ما از ارتباط با دیگران و عدم مهارت در این زمینه سرچشمه می گیرد(اردستانی، 1386).همه ما در زندگی فردی و اجتماعی خودمان با مسایل و مشکلات متعددی مواجه می شویم در واقع زندگی چیزی جز روند پیاپی مواجه شدن با مسایل و مشکلات و تلاش برای حل و فصل انها نیست. بنابراین وجود مشکل در زندگی طبیعی است و هر کس در زندگی خود با مشکلاتی روبرو می شود. وجود مشکلات کوچک و بزرگ در زندگی عادی است و ما خواه ناخواه با مشکلات متعددی در زندگی خود مواجه می شویم. بنابراین به جای اینکه منغعلانه عمل کرده و ارزو کنیم که ای کاش هیچ مشکلی در زندگی ما پیش نیاید بهتر است یاد بگیریم که چطور مشکلات خود را حل کنیم. برخورداری از توانایی لازم برای حل موفقیت امیز مسایل موجب می شود تا اعتماد به نفس ما بیشتر شده و احساس ارزشمندی بیشتری پیدا کنیم. ولی اگر فاقد مهارتهای لازم برای حل مشکل باشیم یا از روش های نامناسب و معیوب برای حل مسایل خود استفاده کنیم در سازگاری با محیط اطرافمان دچار مشکل شده و بهداشت روانی ما تهدید خواهد شد. کسب مهارت حل مساله ما را قادر می سازد تا به طور سازنده با مشکلات برخورد کنیم. حل مساله مهارتی است که می توان ان را اموخت و بکار بست. حل مساله مستلزم چند فعالیت است ابتدا باید مشکل را به دقت تعریف کنید. سپس راه حل های متفاوت حل مشکل را مطرح کرده و مورد بررسی قرار دهید و در نهایت مناسب ترین و موثرترین راه حل را انتخاب و اجرا کنید.

با توجه به مطالب فوق و اهمیت مهارت حل مسئله در زندگی افراد در بهبود سازگاری بین فردی و برخوردار شدن از روابط موثر اجتماعی در رابطه با خانواده،همسالان،اجتماع و …محقق برآن شده است تا به سئوال اساسی زیر پاسخ دهد؟

آیا آموزش مهارت حل مسئله در بهبود سارگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعی در نوجوانان موثر است؟

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:

 بشر  موجودي اجتماعي است يكي از رسالتهاي مهم انسان در جهان خاكي، ايجاد، گسترش، تداوم بخشيدن و عمق بخشيدن به سازگاری بين فردي است. سازگاری بين فردي مهم ترين مولفه ي زندگي ما از بدو تولد تا هنگام مرگ هستند. بزرگترين تنبيه براي انسان، تنها ماندن ( مثلاً زندان انفرادي) است.

هيچ يك از توانمندي هاي بالقوه ي انسان رشد نمي كند مگر در بستر سازگاری بين فردي. انسان ياد نمي گيرد، خلق نمي كند، نمي سازد و بالاخره زنده نمي ماند مگر در بطن روابط اجتماعي اش. هيچ انساني از بدو تولد و بدون آموختن، نمي تواند  سازگاری بين فردي موثر برقرار كند. اين آموختن مادام العمر است و تا زماني كه انسان زنده است، ادامه دارد. تداوم حيات و اجتماع منوط به افزايش كيفيت روابط بين فردي است.  

  پژوهشهاي روان شناختي در مورد اهميت روابط بين فردي به نتایج خوبی رسیده اند که نشان دهنده اهمیت این بالای این روابط است.پژوهشها نشان داده اند که سازگاری بین فردی اثر مستقيم روي سلامت رواني دارد،بهره وري شغلي و موفقيت را افزايش مي دهد،تندرستي و سلامت جسمي به همراه مي آورد،باعث مقابله سازنده با استرس مي گردد،به رشد شخصي و هويت يابي افراد كمك ميكند،كيفيت زندگي را افزايش مي دهد،خود شكوفايي به همراه دارد،شادي، خوشبختي، عزت نفس و توانايي ما براي شكوفا شدن تا حدود زيادي تحت تاثير روابط و سازگاری بین فردی ما هستند.

با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و دراجتماع زندگي مي كند، بنابراین داشتن ارتباط با دیگران برای وی ضروری و گريز ناپذير است. ارتباط یکی ازقدیمی ترین، و در عین حال عالی ترین دستاوردهای بشربوده است.ارتباط درگذشته، علاوه برکارکردهایی که درجهت حفظ حیات ویاری گرفتن ازدیگران داشته،زمینه سازفعالیت های اجتماعی و سرآغازی برای زندگی اجتماعی نیز بوده است.

هرفردی درزندگی خود با افراد زیادی رابطه برقرارمی کند،امااین که کدام ارتباط پایدارتر و کدام کم دوام تر باشد بستگی به عوامل بسیاری دارد. ارتباط اساسا ًمیان دویا چند نفراتفاق می افتد وماهمه، درطول روز با افراد مختلف ارتباط برقرارمی کنیم وبه وسیله ی پیوندهای اجتماعی است که افراد با یکدیگررابطه دارند.به عقيده كارشناسان ارتباطات اجتماعي مناسب و صحيح موجب سلامت مغز انسان نيز مي شود . بررسي ها نشان مي دهد افزايش ارتباطات اجتماعي تاثير قابل توجهي بر عملكردهاي شناختي مغز و سلامت آن دارد و روز به روز بر شمار تحقيقاتي كه نشان مي دهد فعاليتها و شيوه زندگي بر مغز تاثير دارد افزوده مي شود و افرادي كه ارتباطات اجتماعي گسترده تري دارند از سلامت مغز و حافظه بهتري برخوردارند.

یکی از گروههای که نیاز شدیدی به آموزش حل مساله دارند دانش آموزان می باشند،چرا که به دلیل تعغیرات هورمونی و رشدی جسمانی و روانی در این سن مدام در حال تغیر و عوض کردن نقشها تا رسیدن به نقش و هویت دلخواه خود هستند، مشکلات ارتباطی به خاطر عدم آموزش مهارت حل مساله نه تنها موجب ناراحتی دانش آموزان می‌شوند بلکه در عملکرد و روابط اجتماعی فرد با والدین، اعضای خانواده و اولیای مدرسه اختلال ایجاد می‌کنند،این مشکلات به صورت تیتر وار و خلاصه میتواند در چهار گروه زیر جای گیرند؛

مشکل در برقراری ارتباط با والدین:در این طبقه مشکلاتی قرار می‌گیرد که والدین برای فرزند ایجاد می‌کنند(مانند پرخاشگری، تبعیض، غفلت، غیبت، حمایت مفرط، خلاف کاری) و مشکلاتی که دانش آموز برای والدین ایجاد می‌کند (مانند، پرخاشگری، پر توقّعی، نافرمانی، خلاف کاری)

مشکل در برقراری ارتباط باهمسالان:مشکلاتی که دانش آموز باهمسالان یا سایر دانش آموزان در مدرسه یا خارج از مدرسه دارد. ( مانند، بدرفتاری جسمی یا جنسی نسبت به دیگران، بدرفتاری عاطفی، زورگویی، درگیری و مشاجره، پرخاشگری و یا مورد آزار قرار گرفتن توسّط دیگران) در این دسته قرار می‌گیرند.

مشکل دربرقراری ارتباط با خواهران و برادران:در این دسته مشکلاتی قرار می‌گیرد که دانش آموز با خواهر و برادرش دارد و یا برای آن‌ها ایجاد می‌کند (مانند پرخاشگری، حسادت، خلاف کاری، پر توقّعی)

مشکل در برقراری ارتباط با اولیای مدرسه:مشکلاتی که دانش آموز با اولیا و مربیّان مدرسه دارد و یا مشکلاتی که برای آن‌ها ایجاد می‌کند، در این دسته قرار دارند (مانند، پرخاشگری، بی‌احترامی، نافرمانی)

به همين دليل بهتر است که تلاشهایی متعدد در یادگیری مهارت حل مسئله،در دانش آموزان و نوجوانان که در سن بلوغ قرار دارند واحتمالا درگیر ناسازگاریها و مشکلات این دوران خاص شده اند انجام گیرد کمک کند تا بتوانند در بهبود سازگاری بین فردی و روابط موثر اجتماعی در محیط های خانواده ،مدرسه و به طور کلی جامعه موفق عمل کنند.

با توجه به مطالب فوق و مشخص شدن فواید برقراری ارتباط اجتماعی و سازگاری بین فردی که تقریبا بر تمام جوانب زندگی تاثیر دارد میتوان نتیجه گرفت که انجام چنین پژوهشهای نه تنها ضرورت دارد بلکه باید جزو اولویتهای پژوهشهای کابردی قرار گیرد.

اهداف پژوهش:

تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله در بهبود سازگاری بین فردی.

تعیین اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر بهبود روابط موثر اجتماعی.

اهداف کاربردی :

تبیین و توجیه نقش مهارت حل مسئله جهت استفاده از این روش در مراکز مشاوره و مدارس و آموزش و پرورش و خانواده.

فرضیه های پژوهش:

آموزش مهارت حل مسئله در بهبود سازگاری  بین فردی  موثر است.

آموزش مهارت حل مسئله در بهبود روابط موثر اجتماعی موثر است.

طرح پژوهش:

این پژوهش،از نظر هدف پژوهشی کاربردی از نوع شبه‌آزمایشی است که به‌صورت پیش‌آزمون، پس‌آزمون، با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شده‌ است. در این پژوهش، گروه آزمایشی در معرض متغیر مستقل (آموزش مهارت حل مساله) قرار می‌گیرد؛ اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نمی‌کند.

اجرای طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه مستلزم مراحل زیر است:

  • جایگزینی تصادفی آزمودنیهای تحقیق در گروه آزمایش و گواه
  • اجرای پیش آزمون در هر دو گروه
  • اجرای عمل آزمایشی صرفا در گروه آزمایش
  • اجرای پس آزمون در هر دو گروه

 جامعه آماری:

جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان،مدارس شهرستان تربت حیدریه در سال تحصیلی 94-95 می باشد.

نمونه،حجم نمونه و روش نمونه گیری:

در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه ای به حجم 40 نفر از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل(20 نفر) گمارده شدند.

ابزار پژوهش:

راهنمای پرسشنامه مهارت های اجتماعی نوجوانان(ایندر بیکزن و فوستر 1992)

این پرسشنامه توسط ایندر بیکزن و فوستر در سال 1992 ابدا شد که حاوی 39 عبارت 5 گزینه ای است که آزمودنی پاسخ خود را در باره هر عبارت در دامنه ای از گزینه هایی که اصلا صدق نمی کند تا همیشه صدق می کند ابراز می نماید.

شیوه نمره گذاری:عبارات این پرسشنامه در دو زمینه رفتارهای مثبت و منفی هستند. هر عبارت دارای شش گزینه است.در گزینه های مثبت، نمره مربوط به گزینه اصلا درست نیست(صفر)،خیلی کم درست است(یک)،کمی درست است(دو)،تا حدی درست است(چهار)و همیشه درست است(پنج)است. در گزینه های منفی روش نمره گذاری معکوس است.

نحوه ارزیابی مهارتهای اجتماعی هر فرد توسط این پرسشنامه بدین صورت است که اگر فردی نمره اش بالاتر از میانگین باشد،دارای مهارتهای اجتماعی بالا است و اگر پایین تر از میانگین باشد،مهارتهای اجتماعی پایین دارد.لازم به ذکر است که نمره 98 بر اساس استاندارد تست به عنوان میانگین در نظر گرفته شده است.

اعتبار این سیاهه توسط ایندر بیکزن و فوستر 90 درصد گزارش شده است

پرسشنامه مشکلات بین فردی بارخام و همکاران

مولفه ها:شامل 6 مولفه صراحت و مردم امیزی – گشودگی-درنظر گرفتن دیگران-پرخاشگری-حمایت گری و مشارکت- وابستگی.

تعداد سوال: 32 سوال

کاربرد:روابط بین فردی

در تحقیق فتح و همکاران(1392) روایی ابزار مورد تایید قرار گرفته است و پایایی ضریب الفای کرونباخ برای عوامل صراحت و مردم امیزی،گشودگی،در نظر گرفتن دیگران،پرخاشگری،حمایت گری و مشارکت و وابستگی به ترتیب 80%،70%،61%،88%،77%،61% گزارش شده است.

 روش تجزيه و تحليل اطلاعات:

داده های این طرح بعد از جمع آوری پیش آزمون و پس آزمون از گروه آزمایشی و یک گروه گواه با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل می شوند. در این نرم افزار از آمار توصیفی مانند جداول فراوای و نمودارها برای نشان دادن ویژگی های جمعیت شناختی استفاده شد و به منظور استنباط داده‌ها از تحلیل آماری کوواریانس استفاده شده است.

بررسی توصیفی اطلاعات

در این قسمت اطلاعات حاصل از اجرای پرسشنامه ها بر روي اعضاي نمونه ی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل توصیفی قرار می گیرد. اطلاعاتي كه در اين قسمت ارائه می گردد شامل فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد نتايج حاصل از اجراي پرسشنامه ها بر روی شرکت کنندگان در تحقيق می باشد.

 جدول 4-1- توزیع فراوانی مربوط به تعداد آزمودني ها در دو گروه

گروه فراواني فراواني درصدي فراواني تجمعي
آزمایش 20 50 50
گواه 20 50 100
مجموع 40 100  

همان طور كه مشاهده مي‌شود تعداد آزمودني‌ها در دو گروه آزمایش و گواه برابر می‌باشد.

جدول4-2- میانگین و انحراف استاندارد متغیر سازگاری بین فردی درگروه های تحقیق

گروه   تعداد میانگین انحراف استاندارد
آزمایش پیش آزمون

پس آزمون

20

20

50/76

83/84

63/4

94/3

کنترل پیش آزمون

پس آزمون

20

20

25/78

92/77

67/5

73/4

کل پیش آزمون

پس آزمون

40

40

37/77

3/81

79/4

78/4

همان‌طور که مشاهده می‌شود میانگین نمره سازگاری بین فردی اعضای گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، افزایش چشم‌گیری داشته است، اما این تغییر در گروه گواه مشاهده نمی‌شود.

جدول4-3- میانگین و انحراف استاندارد متغیر روابط اجتماعی موثر درگروه های  تحقیق

گروه   تعداد میانگین انحراف استاندارد
آزمایش پیش آزمون

پس آزمون

20

20

08/76

83/131

56/6

48/7

کنترل پیش آزمون

پس آزمون

20

20

92/79

12/81

76/5

25/5

کل پیش آزمون

پس آزمون

40

40

35/78

47/106

22/6

55/6

همان‌طور که مشاهده می‌شود میانگین نمره روابط اجتماعی موثر اعضای گروه آزمایش، در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون، افزایش چشم‌گیری داشته است، اما این تغییر در گروه گواه مشاهده نمی‌شود.

جدول شماره4-4- میانگین و انحراف استاندارد تعدیل شده سازگاری بین فردی

متغیر گروه تعداد میانگین تعدیل شده انحراف استاندار تعدیل شده
سازگاری بین فردی آزمایش 20 14/81 33/3
گواه 20 28/76 33/3

همان‌طور که مشاهده می‌شود میانگین تعدیل شده نمره سازگاری بین فردی در گروه آزمایش، بیشتر از گروه گواه مشاهده می باشد.

جدول شماره4-5- میانگین و انحراف استاندارد تعدیل شده روابط اجتماعی موثر

متغیر گروه تعداد میانگین تعدیل شده انحراف استاندار تعدیل شده
روابط اجتماعی موثر آزمایش 20 81/101 65/4
گواه 20 69/77                    65/4

همان‌طور که مشاهده می‌شود میانگین تعدیل شده نمره روابط اجتماعی موثر در گروه آزمایش، بیشتر از گروه گواه مشاهده می باشد.

تجزیه و تحليل استنباطی داده‌ها

در این قسمت اطلاعات حاصل از اجرای پرسشنامه هاي تحقيق بر روي اعضاي نمونه مورد تجزيه و تحليل استنباطي قرار گرفته است. در اين تحقيق، از آزمون آماري کواریانس چند متغیره به دليل تناسب و سازگاري بيشتر با فرضیه های تحقیق استفاده شده است. همچنین در تحلیل کواریانس چند متغیره چهار پیش فرض مورد بررسی قرار گرفته است.

پیش فرض اول: بررسی نرمال بودن توزیع نمرات در گروه آزمایش و کنترل، با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف ( K-S)

جدول 4-6-  نتایج آزمون کلموگرف اسمیرنف برای نرمال بودن توزیع نمرات متغیرهای تحقیق

متغیر   مقدار z سطح معناداری
سازگاری بین فردی پیش آزمون 902/0 390/0
  پس آزمون 514/0 954/0
روابط موثر اجتماعی پیش آزمون 028/1 241/0
  پس آزمون 644/0 802/0

 نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف نشان می­دهد که توزیع نمرات سازگاری بین فردی در پیش­آزمون (390/0P=، 902/0Z=) و در پس­آزمون (954/0P=، 514/0Z=)، توزیع نمرات روابط موثر اجتماعی در پیش آزمون (241/0P=، 028/1Z=) و پس آزمون  (802/0P=، 644/0Z=) نرمال می باشد. بنابراین پیش­فرض اول رعایت شده است.

پیش فرض دوم: بررسی همگنی واریانس­ها

در این پیش­ فرض بررسی می­شود که آیا واریانس داده­ها در گروه­ها نرمال است یا خیر، نتایج ارائه شده در جدول ذیل نشان می دهد که پیش فرض دوم نیز رعایت شده است.

جدول 4-7- آزمون لوین مربوط به پیش فرض برابری واریانس متغیرهای وابسته تحقیق در گروه آزمایش و کنترل

متغیر مقدار F درجه ی آزادی اول درجه ی آزادی دوم سطح معناداری
سازگاری بین فردی 040/0 1 22 843/0
روابط موثر اجتماعی 001/0 1 22 973/0

 پیش فرض سوم: بررسی همگنی شیب­های رگرسیونی

در این پیش ­فرض بررسی می­شود که آیا پس­آزمون و پیش­آزمون متغیرهای پژوهش رابطه خطی وجود دارد یا خیر. نتایج ارائه شده در جدول ذیل نشان می دهد که این پیش فرض رعایت شده است. بنابراین اجرای آزمون تحلیل کوواریانس مجاز می­باشد.

جدول 4-8- آزمون همسانی شیب رگرسیون متغیرهای وابسته تحقیق در گروه آزمایش و کنترل

متغیر منبع مجموع مجذورات درجه آزادی مقدار F سطح معناداری
سازگاری بین فردی گروه* پیش آزمون سازگاری بین فردی* 688/3 2 620/1 227/0
روابط اجتماعی موثر 547/9 2 020/1 382/0
 

 پیش فرض چهارم: بررسی همسانی ماتریکس های کواریانس

برای تعیین همسانی ماترکیس های کواریانس از آزمون باکس استفاده شده است.

 جدول 4-9- آزمون باکس مربوط به پیش فرض برابری ماتریکس کواریانس  در گروه آزمایش و کنترل

معناداری درجه ی آزادی دوم درجه ی آزادی اول مقدار F مقدار باکس نام آزمون
253/0 72/3506 6 300/1 170/9 باکس

همان‌طور که مشاهده می‌شود نتایج به دست آمده  نشان می دهد که آزمون باکس معنی­دار نمی‌باشد (253/0 P= ،00F=1/3)، به عبارت دیگر ماتریکس کواریانس­ها همگن هستند. بنابراین آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره قابل اجراست.

فرضیه اول: آموزش مهارت حل مسئله در بهبود سازگاری  بین فردی  موثر است.

جدول 4-10- نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره برای متغیر وابسته  سازگاری بین فردی

متغیر       منبع مجموع مجذورات Df میانگین مجذورات مقدار F سطح معناداری ضریب  اثر
سازگاری بین فردی گروه 864/120 1 864/120 694/99 000/0 840/0

همان‌طور که مشاهده می‌شود نتایج به دست آمده از مقایسه پس‌آزمون سازگاری بین فردی در دو گروه، با کنترل کردن اثر پيش‌آزمون، حاکی از این است که پس از شركت دانش آموزان گروه آزمایش در جلسات آموزش مهارت حل مساله، نمرات سازگاری بین فردی (000/0 P= ،694/99=F) آنها، نسبت به گروه گواه، تغییر معناداری داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مسئله در بهبود سازگاری  بین فردی دانش آموزان مقطع دبیرستان مدارس شهرستان تربت حیدریه موثر است.

فرضیه­ دوم: آموزش مهارت حل مسئله در بهبود روابط موثر اجتماعی موثر است.

جدول 4-11-  نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره برای متغیر وابسته روابط اجتماعی موثر

متغیر       منبع مجموع مجذورات Df میانگین مجذورات مقدار F سطح معناداری ضریب  اثر
روابط اجتماعی موثر گروه 481/133 1 481/133 462/28 000/0 600/0

همان‌طور که مشاهده می‌شود نتایج به دست آمده از مقایسه پس‌آزمون روابط اجتماعی موثر در دو گروه، با کنترل کردن اثر پيش‌آزمون، حاکی از این است که پس از شركت دانش آموزان گروه آزمایش در جلسات آموزش مهارت حل مساله،  نمرات روابط اجتماعی موثر (000/0 P= ،462/28 =F) آنها، نسبت به گروه گواه، تغییر معناداری داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مسئله در بهبود روابط اجتماعی موثر دانش آموزان مقطع دبیرستان مدارس شهرستان تربت حیدریه موثر است.

نتیجه گیری نهایی:

با مروري بر آنچه گفته شد و به دست آمد در رابطه با مراحل مهارت حل مسأله، به اين نتيجه مي رسيم كه علي رغم اختلاف نظر افراد  از چگونگي حل مسأله ، نظريه پردازان و پژوهشگران مختلف بر سر عملياتي كه در حل مؤثر مسأله انجام مي گيرد، توافق بسيار دارند، وقتي شخص با موقعيت يا تكليفي روبه رو مي شود كه نمي تواند از طريق كاربرد اطلاعات و مهارت هايي كه در آن لحظه در اختيار دارد به آن موقعيت يا تكليف سريعاً پاسخ دهد، گفته مي شود كه او با مسأله اي روبرو است. بنابراين ويژگي مهم مسأله آن است كه با اولين پاسخي كه به ذهن مي رسد نمي توان آن را حل كرد، بلكه حل كردن مسأله مستلزم استفاده از دانش ها و اصول آموخته شده پيشين در تركيبي تازه است.

در این پژوهش مشخص شد که مهارت حل مسأله، وسيله مفيدي براي مقابله با مشكلات موقعيتي است و به صورت فرايندي رفتاري كه می تواند به صورت رفتاري يا شناختي انواع پاسخ هاي بالقوه مؤثر به موقعيت مشكل آفرين را ارائه مي كند و احتمال انتخاب مؤثرترين پاسخ را از ميان اين راه حل هاي مختلف افزايش مي دهد. در مورد این روش در دانش اموزان میتوان گفت مهارت حل مسأله به معني بالاترين سطح فعاليت ذهني را، نبايد با مسائل معمولي كه معلمان در مدارس به عنوان تمرين براي يادگيري مطالب آموزش داده شده به دانش آموزان مي دهند و به آن مهارت حل مسأله مي گويند، اشتباه كرد. اين نوع مسائل درسي به صورت تمرين هايي كه يادگيرنده بايد به عنوان تكليف براي يادگيري انجام دهد مورد استفاده قرار مي گيرند.از دانش آموزان باید سوال هايي پرسيده شودكه با تكرار آنچه قبلاً يادگرفته اند نتوانند آن را جواب دهند، يعني سؤال هايي كه دانش آموزان را به انديشيدن وا مي دارند.

به دانش آموزان ، بايد فرصت داد و آنان را تشويق كرد تا عقايد و انديشه هاي خود را در كلاس آزادانه ابراز نمايند. متأسفانه، دانش آموزان در مدرسه مقدار زيادي از وقت خود را صرف مي كنند تا بفهمند كه معلم از آن ها چه انتظاراتي دارد و معمولاً به اين نتيجه مي رسند كه او از آن ها نظم و ترتيب انتظار دارد و مي خواهد كه آن ها كارها را به نحوي معين و در زماني معين انجام دهند.طبيعي است كه وقتي نيروي دانش آموزان در اين راه صرف مي شود فرصت زيادي براي يادگيري مهارت حل مسأله براي آن ها باقي نمي ماند.

با توجه به نتایج و ادبیات این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که یکی از گروههای که نیاز شدیدی به آموزش حل مساله دارددانش آموزان می باشند،چرا که به دلیل تغیرات هورمونی و رشدجسمانی و روانی در این سن مدام در حال تغییر و عوض کردن نقشها تا رسیدن به نقش و هویت دلخواه خود هستند، مشکلات ارتباطی به خاطر عدم آموزش مهارت حل مساله نه تنها موجب ناراحتی دانش آموزان می‌شوند بلکه در عملکرد و روابط اجتماعی فرد با والدین، اعضای خانواده و اولیای مدرسه اختلال ایجاد می‌کنند.

نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مهارت حل مساله می تواند در جهت بهبود شرایطی که به دلیل عدم آموزش این مساله در بین دانش آموزان به وجود آمده است کمک کند.از نتایج این پژوهش چنین بر می آید که برخی از مشکلات دانش آموزان از جمله مشکلاتی همچون؛مشکل در برقراری ارتباط با والدین ،مشکل در برقراری ارتباط باهمسالان، مشکل دربرقراری ارتباط با خواهران و برادران ومشکل در برقراری ارتباط با اولیای مدرسه را می توان با آموزش مهارت حل مساله به این افراد حل نمود.

همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مهارت مساله میتواند در بهبود سازگاری بین فردی و روابط اجتماعی موثر کمک کند و این متغیر ها را به طور معناداری افزایش دهد.

منابع فارسی:

احمد پور، بهمن. ( 1377 )، پژوهش: بررسي اثر بخشي روش آموزش مهارت حل مساله بر ميزان يادگيري دانش آموزان شهر اصفهان، پايان نامه كارشناسي، دانشگاه تهران .

  • احمدي زاده، جواد. ( 1374 )، پژوهش : بررسي اثر بخشي اموزش مهارت حل مساله بر برخي از ويژگي هاي شخصيتي نوجوانان تحت پوشش مراكز شبانه روزي سازمان بهزيستي، پايان نامه كارشناسي رشد ، دانشگاه علامه طباطبائي تهران .
  • آزاد مرد ، حسين . ( 1374 ) ، روان شناسي مرض كودك . تهران : انتشارات پاژنگ .
  • آزاد مرد، مهوش. ( 1371 )، پژوهش: بررسي رابطه بين سبك يادگيري و توانايي مهارت حل مساله در دانش آموزان شهر كرمان، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه تربيت معلم .
  • اسلامي نسب، علي. ( 1373 )، رشد شخصيت و بهداشت رواني . تهران : انتشارات انجمن اولياء و مربيان .
  • اسلا مي نسب، علي. ( 1373 )، روان شناسي سازگاري . تهران : انتشارات بنياد .
  • آزاد ، حسین ، 1387 ، روانشناسی مرضی کودک ، تهران ، دانشگاه پیام نور .
  • اسدی دستجردی ، پریسا ، 1392 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان تاثیر آموزش مهارت حل مشاله بر کاهش خشم و افزایش توانمندی حل مساله و افزایش سازگاری دختران فراری ، استاد راهنما فتحی آشتیانی
  • انصاری ، مینا ، 1390 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان رابطه بین جو اجتماعی مدرسه با پرورش مهارت های اجتماعی ، دانش آموزان دختر
  • امیدوار ، 1389 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان تعیین اثر بخشی مهارت های زندگی بر هوش هیجانی
  • بذل ، معصومه 1382 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان بررسی ارتباط حل مساله و میزان سازگاری دانش آموزان
  • بهرامگيري، زهرا. ( 1380 ) ، پژوهش : بررسي تاثير آموزش مهارت حل مسأله در بهبود مهارت هاي اجتماعي دانش اموزان عقب مانده ذهني خفيف در شهرتهران، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه الزهراء تهران .
  • جباری محم آبادی ، محمد ، 1390 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان تاثیر  آموزش حل مساله  بر میزان تاب آوری دانش آموزان
  • پاشا سلطاني، محمد. ( 1381 )، پژوهش: بررسي اثر بخش آموزش مهارت حل مساله در كاهش علائم كمبود / بيش فعالي كودكان پايه پنجم دبستان در شهر اصفهان، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه اصفهان .
  • جعفری ، زهرا ، 1392 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان رابطه بین جو مدرسه و رشد مهارت های اجتماعی
  • جعفري، اصغر. ( 1382 )، پژوهش : تاثير آموزش مهارت حل مساله به روش مشاور و گروهي بر كاهش اضطراب دانشجويان، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبائي تهران .
  • درخشان پور، علي. ( 1377 )، پژوهش: بررسي عوامل جنسيت، هوش و تعاملات اجتماعي در به كارگيري راهبردهاي فراشناختي در مهارت حل مساله دانشجويان، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه خوراسکان اصفهان.
  • شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1383 ، روانشناسی رشد ، تهران ، دانشگاه پیام نور .
  • عباسی ، پریسا ، 1383 ، پایان نامه برای اخذ درجه کارشناسی ارشد با عنوان رابطه مهارت های اجتماعی بر سلامت روان دانش آموزان
  • فتحی ، مهدی ، 1384 ، مهارت ارتباط موثر ، مشهد ، موسسه پژوهشی فرهنگ .
  • فولاد چنگ ، ناصر . ( 1375 ) ، پژوهش : بررسي نقش پردازاش فراشناختي دريادگيري و انتقال يادگيري حل مسأله، پايان نامه كارشناسي ارشد ، دانشگاه الزهرا . Refrence:
  • D’zurilla, T. J., and Goldfried, M. R. (1971); problem-solving and behavior modification. Journal of Abnormal psychology, 78, 101-126.
  • D’zurilla, T. J., and Nezu, A. (1999); problem-solving theraphy. A social competence opproach to clinical intervention (2nd ed) NewYork: spring.
  • Gold Fried, M. R., and Merbaum, M. (Eds). (1973); Behavior change throgh self- control. NewYork: Holt, Rinehart and winston.
  • Haaga, D. A. F., Fince, I. A., Rossow terill, D., Stewart, B. L., and Beck, A. T. (1995); social problem-solving deficits, dependency and deppressive sympions, congtive theraphy and ressearch.
  • Tellado, G. S. et.al. (2003). An evaluation case: the implementaion and evaluation of a problem-solving training program for adolescents. Evaluationa and program planning, 7(2), 179-188.
  • Wiessman, E. ( ) Effects of a social skills training program on social adjustment of persons with head in juries. Illinois Institute of technology. DAL. B 54/07, P. 3844.
  • Weithen, W., and lioud, A. M. (1997); psychology applied to modern life adjustment in the 905. spacific. Grove Brook/cole. Publishing company.
  • Wichroskin, F. (2001); caregiver social problem solving abilities and family member adjustment to recent onset physical discability.

Yelon, S. Th. And weinstein, G. W. (1977); A teachers, Workd; psychology in the classroom. NewYork: Mc Graw- Hill.

1- Haaga and et .al                    2- Best             3- Reed            4- Sarason

تهیه کننده : زهره بزمی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی

تایید کننده : طاهره الوندی مدیریت آمورشگاه


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20